اين چهارتن عبارتند از: كلود ژيليو، از دانشگاه اِكس-آن-پروانْس (فرانسه)؛ ويليام گراهام از دانشگاه هاروارد (آمريكا)؛ وَداد قاضي از دانشگاه شيكاگو (آمريكا)؛ اَندرو ريپين از دانشگاه ويكتوريا (كانادا). همچنين هيأت مشاوران ارشد در اين دايرةالمعارف عبارتند از: نصر حامد ابوزيد از دانشگاه ليدن (هلند)؛ محمد اركون از دانشگاه سوربن (فرانسه)؛ گرهارد بورينگ از دانشگاه ييل (آمريكا)؛ جرالد هاوْتينگ از دانشگاه لندن (انگلستان)؛ فِرِد ليمهاوس از دانشگاه گرونينگن (هلند)؛ آنگليكا نويْوِرت از دانشگاه برلين (آلمان).
هريك از مقالات كوتاه يا بلند اين دايرةالمعارف، نوشته يكي از محققان مسلمان يا غيرمسلمان است كه در دانشگاههاي اروپا، كانادا، آمريكا و نيز برخي كشورهاي اسلامي به تدريس و تحقيق در زمينه مطالعات قرآني اشتغال دارند. در اين جلد نخست از دايرةالمعارف، مؤلفان مسلماني چون نصر ابوزيد (مصري)، محمدعلي اميرمعزّي (ايراني)، محمد اركون (الجزايري)، وائِل حَلاّق (فلسطيني)، مستنصر مير (پاكستاني)، عبدالعزيز ساشادنيا (تانزانيايي) و محسن ذاكري (ايراني) به تأليف مقاله پرداختهاند. همچنين شماري از قرآن پژوهان معروف غربي مانند هربرت بِرگ، جان برتُن، هريبرت بوسه، فردريك دني، هريبرت آيزنشتاين، ريچارد مارتين، هارالد موتسكي، اَندرو ريپين، اُري رُبين، مايكل سِلْز و آلفورد ولچ، تأليف بخشي از مقالات جلد نخست اين دايرةالمعارف را برعهده داشتهاند.
طرح تدوين و انتشار دايرةالمعارف قرآن نخستين بار در سال 1993 در ملاقات ميان خانم مكاوليف و آقاي پري بيرمان از مسؤولان انتشارات بريل مطرح شده و بلافاصله پس از تأييد و قبول آن از سوي اين انتشاراتي مهم، چهار تن از محققان قرآنپژوه غربي به نامهاي وَداد قاضي، كلود ژيليو، ويليام گراهام و اَندرو ريپين شوراي ويراستاري اين دايرةالمعارف را تشكيل دادهاند. اينان با دعوت از معروفترين نويسندگان و محققان قرآني در دانشگاههاي سراسر جهان كوشيدهاند كتابي مرجع در مطالعات قرآني امروزي فراهم آورند كه در اين حوزه تخصصي، جديدترين اطلاعات و پژوهشها را به خوانندگان و علاقهمندان مباحث قرآني ارائه دهد. اين طرح مشابه با طرح انتشار دايرةالمعارف اسلام توسط همين ناشر در ليدن (هلند) است كه به گونهاي بسيار وسيعتر به تمامي مباحث و مطالعات اسلامي ميپردازد. با اين همه، نبايد از ياد برد كه مقالات دايرةالمعارف قرآن همگي صرفا از منظري قرآني و يا مرتبط با قرآن تأليف ميشوند، اما در دايرة المعارف اسلام، نگاه مؤلفان وسيعتر و كليتر است و به همين جهت بسياري از مدخلهاي دايرةالمعارف قرآن در دايرةالمعارف اسلام وجود ندارند.
از آنجا كه قصد سرويراستار و هيأت ويراستاري اين دايرةالمعارف، تهيه دانشنامهاي جامع و مرجع در حوزه مطالعات قرآني بوده است، اعتناي ايشان به مباحث قديم و موضوعات جديد بهيكسان است. بر اين اساس، مدخلهاي اين دايرةالمعارف بر دو گونهاند: گونه نخست كه اكثريت مقالات را تشكيل ميدهند، به معرفي شخصيتهاي مهم، مفاهيم، مكانها، ارزشها و حوادث مهمي ميپردازند كه مستقيما در خود قرآن به آنها اشاره شده است و يا اموري هستند كه اهميت و ارتباط نزديكي با متن قرآن دارند. نمونه آنها مقالات ابراهيم، هارون، علي بن ابيطالب، كهف، ارتداد، تابوت عهد، عرفات، تدفين، بَدر، بسمله، نسخ و جز آن است. دسته دوم از مقالات اين دايرةالمعارف به مباحث و موضوعات مهم در حوزه مطالعات قرآني ميپردازند. چند نمونه از اين دست مدخلها عبارتند از: پژوهشهاي قرآني معاصر، قرآن و كامپيوتر، تقويم و قرآن، هنر و معماري، كنترل مواليد، باستانشناسي و قرآن، و زبان و خط عربي. در اين هر دو دسته مقالات، هم اطلاعات و منابع كهن اسلامي، و هم تحقيقات، نظريات و متون جديد قرآني مدّ نظر بوده است.
در انتخاب و نامگذاري مدخلهاي اين دايرةالمعارف شيوهاي رعايت شده است كه در دايرةالمعارف اسلام سابقه ندارد. ويراستاران و هيأت علمي اين دايرةالمعارف در نامگذاري مدخلها، بنا را بر انگليسي بودن واژه گذاشتهاند و معروفترين اصطلاحات و اسامي اسلامي را بر مبناي تلفظ عربيشان آوانگاري نكردهاند، بلكه همواره كوشيدهاند تا حد امكان از معادلهاي انگليسي و لاتين متداول در متون و ادبيات غربي استفاده كنند. مثلاً به جاي نسخ (Naskh)، از Abrogation و به جاي تشبيه (Tashbih) از Anthropomorphism و به جاي جاهليت (Jahiliyya) از تركيب Age ofIgnorance استفاده كردهاند. ايشان حتي اسامي خاص و اعلامي چون آدم، ابراهيم، هارون، هابيل، قابيل، يأجوج و مأجوج، داوود و مانند آن را همانند دايرةالمعارف اسلام بر اساس تلفظ عربي آوانگاري نميكنند، بلكه بر مبناي ادبيات كتاب مقدس، معادلهايي انگليسي چون ,David Aaron, Abraham و ... را به كار ميبرند. تنها يك استثنا موجود است و آن در مواردي است كه يك اصطلاح يا اسم خاص مانند "ذوالكفل" معادلي در فرهنگ انگليسي نداشته باشد كه در اينجا Dhul-Kiflرا با آوانگاري عربي مدخل قرار دادهاند. اين روش هر چند براي غربيان مفهومتر و مقبولتر است، اين ايراد را دارد كه از سيستم جامعي جهت ارجاع مدخلهاي هممعنا، بيبهره است.
كوتاهي و بلندي مقالات و بهطور كلي، انتخاب برخي مدخلهاي اين دايرةالمعارف، گاه مايه شگفتي ما مسلمانان در كشورهاي اسلامي ميشود. اين از آن روست كه معيار گزينش مدخلها و كوتاهي و بلندي مقالات در اين دانشنامه، فضاي خاص مطالعات قرآني در دانشگاههاي غربي و علاقه و سليقه ايشان است. فيالمثل مقالات بسيار كوتاهي به ابوبكر، تابوت عهد، ابولهب اختصاص داده شده است و در عوض مدخل هايي مانند رنگها (Colors)، حيات حيوانات (Animal Life)، نان (Bread)، و آناتومي در قرآن (Anatomy) با تفصيل فراواني تأليف شدهاند. از همين منظر مدخلهايي در اين دايرةالمعارف مييابيم كه به هيچ وجه قرآني نيستند، اما به دليل اهميت مذهبي و اجتماعيشان مورد توجه دست اندركاران كتاب قرار گرفتهاند. مثلاً فرقههاي جديدالتاسيسي چون بهائيّه در ايران و احمديّه (قاديانيه) در هند از آن جهت كه اعتقادات خاصي درباره متن قرآن دارند، هريك داراي مقالهاي در اين دايرةالمعارف هستند. افزون بر اين "آمريكاييهاي آفريقايي" (= مسلمانان سياه آمريكا كه نژاد آفريقايي دارند) با عنوان African Americans مدخل قرار گرفتهاند و مقالهاي درباره آنها و قرآن مخصوصشان (the Holy Koran of the Moorish Science Temole of America)تأليف شده است، چراكه اين گروه در ميان فرقههاي اسلامي موجود در كشورهاي غيراسلامي، اعتقادات خاصي درباره اسلام و همچنين قرآني مخصوص به خود دارند. بنابراين ميتوان حدس زد كه هرچند غربيان و پژوهشگران غير مسلمان شايد بتوانند از همه مقالات كوتاه و بلند و غث و سمين در اين دايرةالمعارف بهره اطلاعاتي كسب كنند، اما براي ما مسلمانان در كشورهاي اسلامي تنها آن دسته از اين مقالات مفيد و بااهميت است كه يا موضوع و مسألهاي تازه را معرفي ميكنند و يا مسائل قديمي قرآني را همراه با نظريات و تحقيقات جديد تحليل و بررسي ميكنند.
در پايان برخي از مقالات مهم و خواندني از جلد نخست اين دايرةالمعارف را معرفي ميكنيم:
نوشته جان برتُن، استاد بازنشسته دانشگاه سنت اندروز (انگلستان). وي كه كتابي با همين عنوان در سال 1977 تأليف كرده است، معتقد به جمع قرآن در زمان حيات خود پيامبر اكرم (ص) است. جان برتُن مقاله مهم ديگري با عنوان نسخ (Abrogation) در همين دايرةالمعارف تأليف كرده است.
نوشته محمد اركون، استاد دانشگاه سوربن (فرانسه). ترجمهاي عربي از اين مقاله با عنوان «القرآن و الممارسات النقدية المعاصرة» در كتاب زير چاپ شده است: محمد اركون، الفكر الاصولي و استحالة التأصيل: نحو تاريخ آخر للفكر الاسلامي، ترجمه هاشم صالح، بيروت، دارالساقي، 1999، ص 17-77. اين مقاله كه به بررسي مهمترين نگاشتهها و رهيافتهاي چند دهه اخير در زمينه قرآن ميپردازد، به دليل توجه غالب مؤلف به منابع فرانسوي، از جامعيت تامّ و تمامي برخوردار نيست، اما در ميان مقالات بسيار اندك از اين دست، اطلاعات بيشتري بهدست ميدهد.
نوشته خانم آنگليكا نويْوِرت، استاد دانشگاه برلين (آلمان). اين مقاله ديدگاه قرآن را درباره انسان، جهان، افلاك، آسمانها و زمين، جن و انس و زمان و مكان معرفي ميكند؛ اما بخش اعظم و پاياني مقاله به بررسي داستان خلقت آدم از منظر قرآن اختصاص دارد و مؤلف در اين بخش، آيات 26-48 سوره حجر، 71-85 سوره ص، 61-65 سوره اسراء، 115-123 سوره طه، 10-34 سوره اعراف و 28-39 سوره بقره را با يكديگر مقايسه ميكند. اين آيات همگي داستان خلقت آدم و حوا، وسوسههاي شيطان و هبوط آدم وحوا از بهشت را به گونههاي مختلف بازگو ميكنند. اين مقاله مباحث مشترك و مرتبطي با مقاله «خلقت» (Creation) دارد كه به قلم دنيل كارل پترسون با تفصيل فراوان در 17 ستون تأليف شده است.
نوشته گرهارد بورينگ، استاد دانشگاه ييل (آمريكا). اين مقاله بلندِ 40 ستوني به تحليل گزارشهاي قرآن از تقويم زماني حوادث ميپردازد، اما بيشتر به رويدادهاي مربط به زمان حيات پيامبر توجه دارد و به دليل پرداختن به اموري چون حروف مقطعه، مكي و مدني، تشريع نماز و مانند آن بيشتر به تقويم خود قرآن نزديك است. در بخشي از اين مقاله مروري نستبا كامل بر پژوهشهاي تاريخي-انتقادي مستشرقان درباره اين موضوع آمده است.
، نوشته هريبرت آيزنشتاين، استاد دانشگاه وين (اتريش). شش سوره قرآن كريم به نام حيوانات است و در بيش از دويست جاي قرآن اشارتي كوتاه و بلند به وجوه مختلف حيات حيوانات آمده است. اين مقاله اهميت موضوع حيوانات در قرآن، پارهاي از مسائل كلامي و فقهي مربوط به حيوانات، وجوه نمادين در ذكر نام برخي از حيوانات، و در آخر، عناصر اصلي حيوانشناسي از منظر قرآن را بررسي ميكند.